فرزندم دوستت دارم .... تو هم دوستم داشته باش...
فرزند عزیزم آن زمان که مراپیر و از کارافتاده یافتی
...اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم..
اگر صحبتهایم تکراری وخسته کننده شد
صبور باش ودرکم کن
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند با لباسهایت را عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها بارها داستانی رو برات تعریف کنم
وقنی بیخبر از پیشرفت دنیای امروز سوالاتی میرسم با تمسخره نگاهم نکن
وقتی برای گفتن کلمات با مطلبی ذهنم یاری نمیکند فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارد.. دستانت را به من بده...همنطور که تو اولین قدمها را در کنار من بر میداشتی
زمانی که میگویم دیگر نمتوانم زنده بمانم و میخواهم بمیرم عصبانی نشو... روزی خود میفهمی
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا بانیرو وشکیبایی تو این راه را به پایان برسانم...فرزندم دوستت دارم.....
سلام زهرا جون خیلی قشنگ بود و غمگین
سلام زهرای عزیزم خسته نباشید خیلی متن زیبایی است واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم اشکم سرازیر شد
سلام عزیزم خواهش میکنم. خوشحالم که خوشتون اومد